شکنجه و آزار دگر اندیشان توسط موبدان زرتشتی

موبدان و مبلغین زرتشتی که امروزه قصد دارند با دروغ و حیله چهره‌ای زیبا و محبت‌آمیز از دین خود نشان داده و سعی در تطهیر آن دارند به دروغ ادعا می‌کنند که در پذیرفتن زرتشت هیچ اجباری نبوده و نیست!
درصورتی که بزرگترین موبد تاریخ عمر زرتشتیت یعنی کرتیر خود اعتراف می‌کند کسانی که مطابق میل و خواسته‌ی ما موبدان اندیشه و عمل نمی‌کردند آنقدر شکنجه کردم تا مجبور به تسلیم شدند.
در این رابطه تورج دریایی تاریخدان و استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیای آمریکا به نقل از کتیبه‌ی کرتیر در نقش رستم می‌نویسد:
کرتیر می‌گوید: بدعتها (هر چیزی که مخالف نظر کرتیر و موبدان زرتشتی بوده است) را از میان برده و تمامی خطوط فکری مزدایی را مطابق آیین رسمی دولتی همگن کرده است:
آن‌ها را [بدعت گذاران] تنبیه کردم؛ آن‌ها را آنقدر شکنجه کردم تا درست شوند.
د.مکنزی، نگاره‌های سنگی ساسانیان در نقش رستم، ۱۹۸۹
تورج دریایی، امپراتوری ساسانی، ترجمه خشایار بهاری، انتشارات فرزان روز، صفحه ۸۵
اسکن کتاب goo.gl/PvNkur
 

 

احمد بصری امامی که علم ندارد.

مثال احمد بصری در کتاب در پاسخ به سؤالی درباره شخصیت یمانی، روایتی را از کتاببشاره الاسلام نقل کرده و با استدلال به آن مدعی می¬شود که خودش جانشین امام زمان عج است:
قال رسول الله ص: ثم ذکر شاباً فقال إذا رأیتموه فبایعوه فإنه خلیفه المهدی
(المتشابهات، احمد الحسن ، ج4 ، س 144)
احمد منبع اصلی این روایت را کتاب بشاره الاسلام معرفی میکند!

متن این روایت در بشاره الاسلام:
عن ثوبان قال: قال رسول الله صلى الله علیه واله یقتل عند کنزکم ثلاثه کلهم ابن خلیفه ثم لا یصیر الى واحد منهم، ثم تطلع الرایات السود من قبل المشرق فیقتلونهم قتلا لم یقتله قوم ثم ذکر شابا فقال اذا رأیتموه فبایعوه فانه خلیفه المهدى
رسول خدا ص فرمود: سه تن که هر سه فرزند خلیفه باشند در دوران زمامدارى شما بر سر ریاست دنیوى کشته مى شوند سپس زمام کار به هیچ یک از آنان نمی¬رسد. آنگاه بیرق هاى سیاه از جانب مشرق زمین نمایان مى شود (و اهل فتنه) را آن چنان مى کشند که تا آن زمان هیچ قومى را بدان سان نکشته باشند. سپس رسول اکرم به وجود یک جوان (به عنوان جانشین حضرت مهدی ع ) اشاره کرد و فرمود وقتی او را دیدید با او بیعت کنید چرا که او جانشین مهدی ع است.

همانطور که در تصویر مشخص است بشاره الاسلام منبع اصلی نقل روایت را کتاب عقدالدرر معرفی کرده است. گرفته پس برای اینکه اصل این روایت را بدون وجود خطا دید باید به اصل این روایت که در کتاب عقده الدرر آورده شده مراجعه کرد.

این روایت در کتاب عُقد الدُرَر فی أخبار المنتظر نوشته یوسف بن یحیی مقدسی شافعی سلمی (متوفی 685 هـ ) ، باب 4 فصل 4 چنین آمده است.
و عن ثوبان رضی الله عنه قال: قال رسول الله صلى الله علیه و سلم:یقتل عند کنزکم ثلاثه کلهم ابن خلیفه ثم لا یصیر الى واحد منهم، ثم تطلع الرایات السود من قبل المشرق فیقتلونهم قتلا لم یقتله قوم» ثم ذکر شیئا، فقال: «اذا رأیتموه فبایعوه: ولو حبواً علی الثلج، فانه خلیفه الله المهدى!!
رسول خدا ص فرمود سه تن که هر سه فرزند خلیفه باشند، در دوران زمامدارى شما بر سر ریاست دنیوى کشته مى‌شوند سپس زمام کار به هیچ یک از آنان نمی¬رسد. آنگاه بیرق هاى سیاه از جانب مشرق زمین نمایان مى‌شود (واهل فتنه) را آن چنان مى‌کشند که تا آن زمان هیچ قومى را بدان سان نکشته باشند. سپس رسول اکرم چیزی گفت و پس از آن فرمود وقتی او را دیدید با او بیعت کنید حتى اگر مجبور باشید چهاردست و پا بر روی برف و یخ راه بروید چرا که او جانشین خدا، مهدی عج است.

بنابر این آنچه در عُقد الدُرَر آمده است حاوی واژه «شیئاً» (چیزی) است و نه «شاباً»، وعبارت خلیفه الله المهدی «جانشینِ خداوند، مهدی ع» است و نه خلیفه المهدی «جانشینِ مهدی ع».
صاحب عُقد الدُرَر نیز خود، این حدیث را از کتاب المستدرک علی الصحیحین» تالیف حاکم نیشابوری گرفته است که در مستدرک حاکم هم این روایت با عبارت شیئا و خلیفه الله المهدی آمده است.

با مطالعه دقیق این روایت از منبع اصلی آن درمیابیم که این روایت هیچ دلالتی با احمد بصری ندارد و مربوط به خود حضر حجت ع است. اما نکته دیگر این است که در این مسئله بی سوادی و نا آگاهی احمد بصری مشخص می‌شود چرا که این مسئله نشان می دهد تا چه اندازه این شخص نسبت به روایات بی اطلاع است که از اصل این روایت هیچ چیزی نمی داند.
اما بی سوادی احمد بصری و انصارش آنجا اوج میابد که در میابیم کتاب بشاره الاسلام پنج نسخه (پنج چاپ) دارد حیدریه نجف اشرف؛ مکتبه نینوی؛ آل البیت (قدیم)؛ موسسه بعثت؛موسسه بلاغ(جدید) و این خطایی نوشتاری (تایپی) فقط در نسخه موجود نزد انصار احمد بصری (نسخه حیدریه) وجود دارد و بقیه نسخه‌ها این روایت را به صورت صحیح آورده‌اند!!!
برای نمونه نسخه نینوا در زیر آورده شده است.

واقعا شخصی که حتی نمی تواند بفهمد که در یک چاپ خطایی نگارش وجود دارد چگونه ادعایی علم امامت دارد؟! و یا باید بگویی که خیر او نسبت به این اشتباه آگاهی داشته و عمدا چنین عملی را انجام داده که در آن صورت طبق روایت پیامبر جایگاه او در آتش است.
در بحث تکمیلی لازم به ذکر است این حدیث را همچنین گروهی از علمای حدیث به شکل محتوایی نقل کرده‌اند از جمله : ابوعبدالله ابن ماجه قزوینی و ابو عمرو دانی و ابونعیم اصفهانی نیز عبارات ثم ذکر شیئاً فقال: خلیفه الله المهدی، «سپس رسول اکرم چیزی گفت و پس از آن فرمود: سپس جانشین خدا مهدی عج می‌آید» را نقل کرده‌اند این حدیث همچنین در کتاب سُنن ابن ماجه تالیف ابن ماجه قزوینی (ف: 273 هـ.ق) آمده است. تصویر صفحه محل شاهد در نسخه خطی این کتاب مربوط به سال 1136 هـ.ق (1724م) در زیر آمده است.

چگونه شخصی که حتی نسبت به منابع دست اول نقل روایت جاهل است و آگاهی ندارد ادعا دارد که امام است؟؟!! حتی کافی بود وی فقط به چاپ های دیگر مراجعه کند تا دچار این اشتباه نشود.

ولایت علی بن ابی طالب در قرآن

آیات فروانی در قرآن کریم وجود دارد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم می‌توان به آن‌ها برای اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان علیه السلام استناد کرد؛ از جمله:
آیه‌ ولایت
{إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَهُمْ رَ کِعُونَ}.
المائده: 55.
سرپرست و صاحب امر شما، تنها خدا، پیامبر او و کسانی هستند که ایمان آورده‌اند؛ همان‌ها که نماز را بر پا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند.

طبری در تفسیر خود به نقل از مجاهد نوشته است:
{إنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ} الآیه. نزلت فی علی بن أبی طالب تصدق وهو راکع.
تفسیر الطبری، ج 6، ص 390
این آیه درباره‌ی علی بن أبی طالب علیه السلام نازل شده است و او در حال رکوع صدقه داده است.

همچنین ابن أبی حاتم در تفسیر خود از عتبه بن أبی حکیم همین مطلب را نقل کرده است:
تفسیر ابن أبی حاتم، ج 4، ص1162.

ابن تیمیه در باره‌ی تفسیر طبری و تفسیر ابن أبی حاتم گفته:
تفاسیرهم متضمّنه للمنقولات التی یعتمد علیها فی التفسیر.
منهاج السنه، ج7، ص179.
تفسیر طبری و ابن ابی حاتم از تفاسیری است که روایات نقل شده در آن‌ها، در تفسیر قرآن قابل اعتماد هستند.

آلوسی در باره‌ی شأن نزول این آیه گفته است:
وغالب الأخباریّین علی أنّ هذه الآیه نزلت فی علی کرّم اللّه وجهه.
روح المعانی، ج6، ص167.
اکثر صاحبان روایت، بر این باور هستند که این آیه در باره‌ی علی کرم الله وجهه نازل شده است.
و همچنین گفته است:
والآیه عند معظم المحدثین نزلت فی علی.
روح المعانی، ج6، ص186.
از دیدگاه بیشتر محدثین، این آیه در باره‌ی علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است.

آیه ابلاغ
{یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ}
المائده: 67.
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن؛ و اگر چنین نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای. خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، حفظ میکند.

ابن أبی حاتم در تفسیر خود از ابو سعید خدری نقل کرده است:
نزلت هذه الآیه… فی علی بن أبی طالب.
تفسیر ابن أبی حاتم، ج 4، ص1172.
این آیه در باره‌ی علی بن ابی طالب نازل شده است.

آلوسی در تفسیر خود می‌نویسد:
روی ابن مردویه عن ابن مسعود قال کنا نقرأ علی عهد رسول الله (ص): بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إنّ علیّاً ولیُّ المؤمنین وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.
روح المعانی، ج6، ص193
ابن مردویه از ابن مسعود نقل می‌کند که ما در زمان رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم این آیه را اینگونه می‌خواندیم: آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علی ولی مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنین نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای.

و سیوطی این روایت را این چنین نقل کرده است:
بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إنّ علیاً مَولَی المؤمنین وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.
الدر المنثور، ج2، ص298 و فتح القدیر، ج 2، ص60 و المنار: ج 6، ص463.
آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علی مولای مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنین نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای.

آیه اکمال دین
{أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمْ الاِْسْلاَمَ دِیناً}.
المائده: 3.
امروز، دین شما را برایتان کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.

خطیب بغدادی با سند معتبر نقل کرده است که این آیه بعد از معرفی امیرمؤمنان علیه السلام در غدیر خم، نازل شده است:
وَهُوَ یَومُ غَدیرِ خُمّ لَمَّا أخَذَ النَّبِیُّ (ص) بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: ” أَلَسْتُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ؟ “، قَالُوا: بَلَی یا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: ” مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ “، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَکَ یَابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلایَ وَمَوْلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ}.
تاریخ بغداد، ج8، ص284
روز غدیر خم، زمانی که پیامبر دست علی بن ابی طالب را گرفت، سپس فرمود: آیا من سرپرست مومنان نیستم؟ گفتند: بله ای رسول خدا! فرمود: هرکس که من مولای او هستم پس علی مولای اوست. پس از آن، عمر بن خطاب گفت: تبریک تبریک بر تو ای فرزند ابی طالب؛ زیرا از این پس تو مولای من و مولای کل مسلمانان هستی، سپس این آیه نازل شد: امروز، دین شما را برایتان کامل کردم.

ابن کثیر نقل کرده است که عمر خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام گفت:
أصبحت الیوم ولی کل مؤمن.
البدایه والنهایه، ج 7، ص350.
تو از این پس، سرپرست تمام موم–نان شدی.

ولایت علی بن ابی طالب در سنت
حدیث ولایت

علمای اهل سنت با سندهای صحیح نقل کرده‌اند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
إنّ علیّا منّی وأنا منه وهو ولیّ کلّ مؤمن بعدی.
به راستی علی از من است و من از او هستم و او سرپرست همه مؤمنان، پس از من است.

حاکم نیشابوری پس از نقل این روایت گفته:
صحیح علی شرط مسلم.
المستدرک ج 3 ص 110.
این روایت صحیح است و شرایط صحیح مسلم را دارد.

شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک این روایت را «صحیح» دانسته است.

محمد ناصر الدین البانی نیز در باره‌ی این روایت گفته:
صحّحه الحاکم الذهبی وهو کما قالا.
السلسله الصحیحه، ج5، ص222.
این روایت را حاکم و ذهبی تصحیح کرده‌اند. این روایت، صحیح است همان گونه است که حاکم و ذهبی گفته‌اند.

دلالت کلمه ولی بر خلافت

برای فهم دقیق معنای کلمه‌ی «ولی» باید به سراغ کلمات خلفای اهل سنت در صدر اسلام برویم که آن‌ها از این معنا چه فهمیده است. ابن کثیر در البدایه والنهایه گفته است:
قال ابوبکر: قد وُلِّیتُ أمرکم ولست بخیرکم. إسناد صحیح.
البدایه والنهایه ج 6 ص 333.
ابوبکر (در نخستین سخنرانی خود بعد از خلافت) گفت: من حاکم شما شدم؛ و حال آن که از شما بهتر نیستم.

مسلم در صحیح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب گفت:
فلمّا توفّی رسول الله قال أبوبکر: أنا ولّی رسول الله (ص)… ثُمَّ تُوفِّیَ أبُوبَکر وَأنَا وَلِیُّ رَسُولِ الله (ص) وَوَلِیُّ أبی بَکر.
مسلم ج5 ص 152 ح 4468.
زمانی که رسول خدا وفات کرد ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم…. بعد ابوبکر فوت کرد من جانشین رسول خدا و جانشین ابوبکر شدم.

روشن است که نمی‌توان معنای کلمه‌ی «ولی» را در این روایات به معنای «دوست»، «ناصر» و… گرفت؛ بلکه تنها می‌توان به معنای حاکم، خلیفه، سرپرست گرفت؛ زیرا اگر به معنای دوست باشد، این معنا استفاده می‌شود که ابوبکر و عمر گفته‌اند که تا رسول خدا زنده بود، ما با شما دوست نبودیم و الآن دوست شده‌ایم.

حدیث الخلافه

ابن أبی عاصم در کتاب السنه می‌نویسد که رسول خدا صلی الله علیه وآله خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
وأنت خلیفتی فی کلّ مؤمن من بعدی
تو پس از من، جانشین من در میان همه مؤمنان هستی
البانی در باره‌ی سند این روایت گفته:
إسناده حسن.
کتاب السنه لابن أبی عاصم، ص551.
سند این روایت «حسن» است.

حاکم نیشابوری این روایت را این چنین نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
إِنَّهُ لا یَنْبَغِی أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِیفَتِی.
المستدرک، ج3، ص133.
شایسته نیست که من از میان مردم بروم؛ مگر این که شما جانشین من باشی.

البانی وهابی در باره‌ی سند این روایت می‌گوید:
صحّحه الحاکم والذهبی وهو کما قالا.
السلسله الصحیحه، ج 5، ص222.
این روایت را حاکم و ذهبی تصحیح کرده است و این روایت صحیح است، همان گونه حاکم و ذهبی گفته‌اند.

حدیث امامت

ابونعیم اصفهانی با سند معتبر در کتاب معرفه الصحابه نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
انْتَهَیْتُ لَیْلَهَ أُسْرِیَ بِی إِلَی السِّدْرَهِ الْمُنْتَهَی، فَأُوحِیَ إِلَیَّ فِی عَلِیٍّ بِثَلاثٍ: «أنَّهُ إمَامُ المُتَّقِینَ، وَسَیِّدُ المُسلِمِینَ، وَقَائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلِینَ إلَی جَنَّاتِ النَّعِیمِ».
معرفه الصحابه، ج 3، ص 1587،
هنگامی که در شب معراج به سدره المنتهی رسیدم، خداوند به من در باره‌ی علی (ع) سه چیز وحی کرد:
به راستی که او پیشوای پرهیزگاران، سردار مسلمانان و جلودار رو سفیدان به سوی بهشت سرشار از نعمت خداوند است.
این روایت معتبر است؛ چنانچه حاکم نیشابوری گفته است:
صحیح الاسناد.
المستدرک، ج3، ص138.
سند این روایت صحیح است.